گروهی موسیقی را «صنعت» میدانند و گروهی «علم» و گروهی دیگر آن را «کار»میدانند. مولوی علم موسیقی را «شهادت» میدانست. در گذشته کسانی که میخواستند در مقامی پا بگذارند، باید از علم موسیقی نیز مطلع میبودند چنان که مولوی نیز در مراحل بالا به امر استادش به دنبال موسیقی رفت و بعد از آن موسیقی را برای خود چون «شهادت» دانست
موسیقی بیماری صرع را علاج میدهد.
اطلاع گروهی موسیقی را «صنعت» میدانند و گروهی «علم» و گروهی دیگر آن را «کار»میدانند. مولوی علم موسیقی را «شهادت» میدانست.
در گذشته کسانی که میخواستند در مقامی پا بگذارند، باید از علم موسیقی نیز مطلع میبودند چنان که مولوی نیز در مراحل بالا به امر استادش به دنبال موسیقی رفت و بعد از آن موسیقی را برای خود چون «شهادت» دانست.
به گزارش تبیان ، «حاتم عسگری»، محقق و پژوهشگر موسیقی، در نشست اخیر نمایش و بررسی صد فیلم مستند حمیدرضا اردلان از موسیقیدانان نواحی ایران که به نمایش فیلم «میرزا علی شیروطالبی»، آوازخوان منطقه دیلمان اختصاص داشت، با بیان مطلب بالا گفت: موسیقی کاربردهای گوناگون دارد. از جمله وسیله قرار گرفتن روح و روان است در عالم خوشی. باید آن را مانند ذکری دانست که عدهای آن را بیان می کنند. به همین جهت است که در تمام مراکزعلمی و مذهبی موسیقی حرف اول را میزند.
به اعتقاد عسگری، زندگیما با موسیقی شروع میشود و تا پایان عمر با ما میماند.
او افزود: جز این هم نمیتواند باشد، چرا که موسیقی یکی از داروهای روح و روان است. بسیاری از بزرگان چون افلاطون، سقراط و فارابی به آن نظر داشتهاند.
این پژوهشگر معالجه بیمار را یکی از کاربردهای موسیقی در گذشته دانست و گفت: در قدیم با موسیقی بیماریها را علاج میکردند. من خود دو بار این کار را انجام دادم و با موسیقی بیماری صرع دو تن از شاگردانم را معالجه کردهام.
او ادامه داد: با این حال علم قدیم ما – به علت مناسبتهایی که در گذشته وجود داشته - هیچگاه مکتوب نشده است.
عسگری در بخش دیگری از سخنان خود با یادآوری این نکته که مرحوم صبا آهنگهای گیلکی، دیلمان و امیری را جزو ردیف قرار داده است، گفت: تعدادی از این قطعات را مرحوم بنان همراه با ارکستر اجرا کرده است. البته هر یک از این قطعات که با ارکستر اجرا شده حال و هوای خود را از دست داده است اما با این وجود میتوان آواز دشتی را نام جدیدی دانست که از دشتستان گرفته شده است.
«حمیدرضا اردلان» نیز که در جلسه بررسی موضوع فیلمش حاضر بود در آغاز اشاره کرد که تکنولوژی در کشور ما نه بومی که تزریقی است. همین امر باعث شده تا ارکان فرهنگی خود را در نحلههای فرهنگی ببینیم و این ضربات بسیاری به فرهنگ ما زده است.
وی اضافه کرد: در منطقه دیلمان کوههایی وجود دارد که دارای حیات هستند . وقتی در این کوهها آواز خوانده میشود با کویر شرق و جنوب متفاوت است، زیرا در کویر تحریرها کشدارتر میشود، چرا که «آواز» با طبیعت و شور انسان از طبیعت مرتبط است. زیرا مبانی عقلی در آن شکل پیدا کرده و قبل از دستگاهها و ردیف، تحریر آوازها مسلط بر لطافت نبوده و محدودترند.
وی با بیان این مطلب که سه واژه است که جنس موسیقی را به وضوح توضیح میدهد، گفت: محادثه، محاکات و روایت در موسیقی ایران نقش مهمی ایفا میکنند اما در حوزهء موسیقی ردیفی و هرچه در آن است، ما تنها با «روایت» سروکار داریم و نه محادثه و محاکات.
وی با بیان این مطلب که «کریتیک» جهت را به ما نشان میدهد که به سمت بقا میرود یا فن، گفت: «کریتیک به ما میگوید که مولانا به سمت بقا و فرهنگ دوران جدید به سمت فنا میرود.
محمدرضا اصلانی فیلمساز که از جمله سخنرانان ثابت این سلسله جلسات است نیز یادآوری کرد که فرهنگ سه وجه فردی، گروهی و اجتماعی دارد.
ا و گفت: «در نثر واژه به معنای اراده و تعالی است، اما به محض آن که میگوییم «فرهنگ» یک نوع تمایز به وجود میآورد، چون «فرهنگ» متمایزکننده از «غیر» و نوعی «هستی» در مقابل «نیستی» است.
اصلانی افزود: وقتی از واژه فرهنگ استفاده میکنیم، یعنی آن که چیزی به معنای «فرهنگ» هم وجود دارد و این در حالی است که هر فرهنگی «خودگزیده» است و برای این کار موازینی وجود دارد.
وی «فرهنگ» ایران باستان را متصل به «اخلاق» و «نظم» دانست و گفت: «فرهنگ بدون تاریخ معنا ندارد زیرا به دلیل اراده معطوف به تعالی همواره در حال زایش و رشد است و به همین دلیل در فرهنگ «شک» به وجود میآید که مایه پیشرفت است و بدون آن نمیشود گزینش کرد و پیش رفت.
وی در انتها تصریح کرد که ما «شک»را رها میکنیم تا به «کریتیک» برسیم . در فارسی کریتیک، نقد است و باید آن را عملی نقادانه دانست.
به گزارش خبرنگار ما فیلم مستند «میرزا علی شیروطالبی» روایتگر زندگی نغمه خوان دیلمان است که باباطاهر شاعر وعارف در دنیای او نماد و تمثیل عارفی است که با اشعارش میتوان ره به ذات حق و خدا برد. او در این فیلم، در کنار وصف زندگی خویش، آواز شرفشاهی و آواز دیگری موسوم به شیرازی را نیز خواند.
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی پزشکی شفا
رهگذر